English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7486 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
semi self maintained discharge U تخلیه نیم وابسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
Other Matches
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
evacuated U تخلیه
evacuating U تخلیه
evacuate U تخلیه
evacuates U تخلیه
unstuffing U تخلیه
disembarkation U تخلیه
discharges U تخلیه
depletion U تخلیه
discharge U تخلیه
stripping U تخلیه
emptying U تخلیه
LSD U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
evacuation U تخلیه
exhaust U تخلیه
exhausts U تخلیه
unloading U تخلیه
discharged U تخلیه
defecation U تخلیه شکم
drain cock U لوله تخلیه
drains U تخلیه کردن
discahrge pipe U لوله تخلیه
undulatory discharge U تخلیه مواج
dejecta U تخلیه مدفوع
depletion area U ناحیه تخلیه
ozone depletion U تخلیه اوزون
depletion barrier U ناحیه تخلیه
depletion zone U ناحیه تخلیه
drain plug U پیچ تخلیه
depletion layer U ناحیه تخلیه
education pipe U لوله تخلیه
electric discharge U تخلیه الکتریکی
disembarkation U تخلیه کردن
disruptive discharge U تخلیه جرقهای
discharge head U ارتفاع تخلیه
discharge nozzle U فواره تخلیه
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
discharge velocity U سرعت تخلیه
discharge of chips U تخلیه براده ها
discharge spout U ناودانه ی تخلیه
discharge opening U راهگاه تخلیه
discharge valve U سوپاپ تخلیه
discharge opening U مجرای تخلیه
discharge recorder U تخلیه نگار
discharge gate U دریچه تخلیه
discharge pressure U فشار تخلیه
discharge chute U سرسره تخلیه
oscillating discharge U تخلیه مواج
discharging wharf U اسکله تخلیه
discharging berth U اسکله تخلیه
discharger of a capacitor U تخلیه خازن
discharge cock U شیر تخلیه
discharge conveyor U نوار تخلیه
discharge currect U جریان تخلیه
discharge end U سمت تخلیه
discharge end U محل تخلیه
discharge resistance U مقاومت تخلیه
debarkation net U تور تخلیه
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
road clearance U تخلیه جاده
residual discharge U تخلیه مانده
relief well U چاه تخلیه
vacating U تخلیه کردن
vacates U تخلیه کردن
vacated U تخلیه کردن
vacate U تخلیه کردن
evacuating U تخلیه کردن
rotary discharger U تخلیه گر گردان
self maintained discharge U تخلیه ناوابسته
unloads U تخلیه کردن
unloaded U تخلیه کردن
unload U تخلیه کردن
surging discharge U تخلیه نوشی
tipper U تخلیه کننده
sluiceway U دهانه تخلیه
site clearance U تخلیه کارگاه
catharsis U تخلیه هیجانی
evacuates U تخلیه کردن
brush discharge U تخلیه جارویی
point discharge U تخلیه نقطهای
quitting U تخلیه خانه
quit U تخلیه خانه
chain of evacuation U سیستم تخلیه
coefficient of discharge U ضریب تخلیه
cooling water discharge U تخلیه اب سرد
corollary discharge U تخلیه تبعی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
blow off U شیر تخلیه
battlefield evacuation U تخلیه پزشکی
abreaction U تخلیه هیجانی
evacuate U تخلیه کردن
disembarks U تخلیه کردن
disembarking U تخلیه کردن
disembarked U تخلیه کردن
disembark U تخلیه کردن
air evacuation U تخلیه هوایی
area evacuation U تخلیه منطقهای
bank sluice U دریچه تخلیه
corona discharge U تخلیه کورونا
draining U تخلیه کردن
internal discharge U تخلیه داخلی
medical evacuation U تخلیه پزشکی
medical evacuation U تخلیه بیماران
medical recovery U تخلیه پزشکی
glow discharge U تخلیه تابنده
glow discharge U تخلیه تابناک
discharge U تخلیه الکتریکی
discharge U تخلیه بار
discharges U تخلیه الکتریکی
discharges U تخلیه بار
sluice U دریچه تخلیه
sluiced U دریچه تخلیه
sluices U دریچه تخلیه
neural discharge U تخلیه عصبی
flaming discharge U تخلیه مشتعل
exhaust stroke U مرحله تخلیه
depopulation U تخلیه جمعیت
medical evacuation U تخلیه بهداری
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
lightning discharge U تخلیه اتمسفری
lightning discharge current U جریان تخلیه
impulse discharge U تخلیه ضربهای
evacuated U تخلیه کردن
high rate discharge U تخلیه شدید
main discharge U تخلیه اصلی
to offload U تخلیه کردن
exhaust chute U ناودان تخلیه
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
evacuant U تخلیه کننده
escape channel U مجرای تخلیه اب
drain U تخلیه کردن
drained U تخلیه کردن
electron discharge U تخلیه الکترونها
electrical discharge U تخلیه برقی
electric discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
silt ejector U تخلیه کننده رسوب
gas filled tube U لامپ تخلیه گازی
luminous discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
gas discharge relay U رله تخلیه گازی
gas exhauster U تخلیه کننده گاز
gas discharge lamp U لامپ تخلیه گازی
gas discharge arrester U برقگیر تخلیه گازی
stevedores U متصدی بارگیری و تخلیه
exhausts U تخلیه کردن خروج
discharge U شلیک عصبی تخلیه
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
implusive discharge U تخلیه غیر متناوب
furnace discharged end U انتهای تخلیه کوره
evacuee U پرسنل تخلیه شده
evacuees U پرسنل تخلیه شده
stevedore U متصدی بارگیری و تخلیه
sediment escape U ساختمانهای تخلیه و شستشو
abnormal glow discharge U تخلیه تابناک نامتعارف
oil drain plug U توپی تخلیه روغن
aeromedical evacuation U تخلیه پزشکی هوایی
main gap U فاصله تخلیه اصلی
glow discharge lamp U لامپ تخلیه کنتاکتی
evacuating U تخلیه مزاج کردن
evacuate U تخلیه مزاج کردن
evacuates U تخلیه مزاج کردن
high frequency discharge U تخلیه فرکانس بالا
local action U تخلیه موضعی باتری
automatic tipper U تخلیه کننده خودکار
second townsend discharge U تخلیه دوم تاونزند
eduction pipe U لوله تخلیه یاکشش
dust removal U تخلیه گرد و خاک
dust exhaust U تخلیه گرد و خاک
road clearance U تخلیه کردن جاده
oil drain cock U شیر تخلیه روغن
Recent search history Forum search
1Material-dependent representative
2bioconjugated
1چندمین
1Country pumkin
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com